التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت بیست و یکم
زمان ارسال : ۶۱۴ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
توجه کنید :
خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان یک عمر تاوان، با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :
خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
قشنگتراز پریا
80ایولا منیره افرین خوبش کردی افرین ک حرفای اون منصور خائن رو باور نمیکنی... خاک ت سر منصور بی لیاقت😒
۲ سال پیشسارای
۲۶ ساله 50سلام نویسنده عزیز .رمانت واقعا عالی هست خیلی دوستتدارم امیدوارم همیشه موفق باشی، الان حساس ترین جاهای رمانه
۲ سال پیشصدیقه سادات محمدی(نگ | نویسنده رمان
سلام عزیزم ممنون از محبت و انرژی خوبت مهربون. متشکرم از شما و همهی عزیزانی که همراهی میکنن. عذرمیخوام که فرصت ندارم به تمام پیامها جواب بدم اما همه رو میخونم و کلی انرژی میگیرم. دوستتون دارم🌹
۲ سال پیشناشناس
40دم منیره اینا گرم چه خوب که هوای سوگندو دارن الهی خدا بگم منصور چیکار نکنه که اینطور خون به جیگر سوگند می کنه پسره خررررررر
۲ سال پیشدخترای من
۳۷ ساله 20وای چقدر دلم برای سوگند سوخت آفرین منیره چقدر خوب از سوگند طرفداری کرد
۲ سال پیشزهرا
102وای کاش ماهم ازاین خانواده شوهر هاداشتیم که طرف عروس را بگیرد والا ما هرکی تا حالا دیدیم همیشه طرف پسراشون بودن این خانواده فقط تورمان
۲ سال پیشفاطمه
61شما خودتون عروس ندارین؟یا آدمایی که به خوبی قبولشون داری عروس ندارن؟ بلا استثنا تمام مادرشوهرای دنیا بد هستن و خوباش فقط تو رمانان؟یه زن خوب، مادرزن باشه، مادرشوهر باشه، همسایه یا هرکسی باشه همیشهخوبه
۲ سال پیشنفسم
80بیچاره سوگند😔
۲ سال پیش
بهار
00عالی